نمیدونم واقعاً صدا و سیمای جمهوری اسلامی ارزشِ این رو داره که دربارهش بنویسم یا نه ! بهعلاوهی اینکه من تقریباً ۷-۸ سالی هست (بلکَم بیشتر) که اصلاً تلوزیون ایران رو نگاه نکردم . دروغ نگفته باشم در این مدت فقط بازیهای تیم فوتبال ایران در جام جهانی رو از تلوزیون دیدم ، و ، همین . بنابراین نمیدونم هنوز هم به وقت اذانِ مغرب به افق تهران ، آیا تمام شبکههای سمعی و بصریِ مجموعهی عریض و طویلِ صدا و سیما بصورتِ هماهنگ اذان و نمازِ جماعت بخش میکنند یا نه ؟! و آیا با آن شدّت و حدّت که سابقاً بر ضدّ غرب و استکبار جهانی برنامههای ملالآور و کسلکننده بخش میکردند ، هنوز هم غرب را با بغض و غِیظ غلیظ ، مرکز انحطاط و سقوط و اضمحلال میداند یا خیر ؟
این سؤالات از آنجا برای اینجانب ایجاد شد که در خبرها خواندم ، برای کارکنان صدا و سیما تورهای نوروزی ترتیب داده شده است به مقصد : اروپا ، استرالیا ، آفریقای جنوبی ، برزیل و تایلند (!) تا در نوروز ۹۸ ، آن جماعتِ خدوم و زحمتکش ، یهوقت خدایی نکرده دچار ملالِ ایامِ عید در مملکتِ اسلامی - امام زمانیِ ما نشوند ! چون به هرحال همه میدانند که غرب و مظاهر پلید و شرور آن بد است منتها برای ملت ، و نه برای کارکنانِ تشکیلاتِ رسانهای نظامِ ولاییِ حضرات . و البته نه برای های صاحب پُست و مقام که در حلقهی خانوادههای صاحب قدرت ، به امرِ آسمانی لِفت و لیس از بیتالمال مشغولند . و نه برای آقازادههای دارای ژنِ خوب و غیره .
بعد حالا این جماعتِ برنامهساز و اهالیِ (به اصطلاح) رسانه ، اگر واقعاً محتوای مفید یا سرگرمکنندهی کُپی نشده خلق میکردند یا اگر کمی خلاقانه کار میکردند ، مختصر اینکه : اگر حرفهای و تمییز کار میکردند باز یه چیزی ! اما با دستِ گُلهایی که هر از چندی به آب میدهند و ما از طریق شبکههای اجتماعی با خبر میشویم ، این قِسْم خاصّهخرجیها براشون واقعاً دیگه زیادهروی است ! اونم در این اوضاع بدِ به قول آقایان اقتصادی که دشمن از همه طرف کشور ، مسئولین و کسب و کارهایشان را تحریم کرده است ! و ما مردم از همهسو به مقاومت در برابر خصمِ خارجی ، گرانی و کمبودهای مختلف فراخوانده میشویم تا حضرات بتوانند با فراغِ بال تهای اقتصادیِ مطلوب غرب متخاصم را پیاده و اجرا کنند ، خلاصه تا آقایان بتوانند بدون اضطراب و تشویش حکومت کنند و از گُردهی مردم سواری بکشند .
به واقع که تهای یک بام و دو هوای حضرات از فرطِ ریاکاری ، مضحک و خندهدار میباشد ؛ نمیباشد ؟! حتی با منطقِ معیوب و پُر از تناقض همین دم و دستگاهِ عظیم تبلیغاتیِ پُرهزینه و بدونِ بازدهی رسانهی به اصطلاح ملی . که تور نوروزی برای کارکنانش به مقصد کشورهایی برگزار میکند که از صبح تا شب بر ضدّ فرهنگشان برنامه میسازد !
مثلاً تصور کنید رسانهای که برای تبلیغ حفظِ کانونِ گرمِ خانواده (به قیمت خفت و خواریِ ن) به خانمها توصیه میکند پای شوهران خود را در لگنِ آب و گُل بشورند (!!) . یا اینکه به یک بیمارِ روانی تریبون میدهد تا با افتخار بگوید : زنم را کتک میزنم و بیست و خوردهای بار کارمان به طلاق کشیده اما طلاق نگرفتهایم (این اعترافات شنیع در برابر چشم و گوش فرزندان آن زن و مرد جریان دارد) ، چون وای خدای من ، ما خیلی همدیگهرو دوست داریم !! . یهو کارمندانش رو برای تعطیلات عید میفرستد "تایلند" ! یا "برزیل" ! تا احتمالاً به جمعیت مؤنث آن کشورهای لامصب درس زندگی و خانوادهداری بدهند (؟)!! (به هر حال درست یا غلط ، در این حوالی ، تایلند به خوشنامی معروف نیست !!)
یا مثلاً دیروز دیدم که یک کاربر توئیتر ، به نام حسین دلیریان (؟) که خودش رو دبیر سرویس دفاعی خبرگزاری تسنیم معرفی کرده ، از ملت پرسیده بود که به نظرشان معنی این حرکتِ صدا و سیما که در حینِ انتشارِ اخبارِ استعفای ظریف و سفر بشار اسد به تهران داشت آهنگ خونهی مادربزرگه بخش میکرد چیست ؟!! :))
یعنی اصلاً آدم از این سطحِ حرفهایگری در رسانههای این مملکت ، همینجور هاج و واج میماند !! انگار مثلاً این چیزا بچهبازیه که فلانی از فلانی شاکیه بعد در رسانهی سراسری و ملّیِ این مملکت که از پول بیتالمال تأمین هزینه میشود ، به این شکلِ سخیف در حالِ تلافی کردن است ! اونوقت ما به عنوان مخاطب میبایست بتوانیم این مضحکهرو رمزگشایی کنیم !! . یا اینکه شاید آن جنابان فکر میکنند که رسانهی ملی ، حیاطخلوت یا میراثِ خانوادگیشان است که از امکاناتش به هر شکلی که میخواهند استفاده یا سوءاستفاده بکنند (؟)
نمیدونم واقعاً آیا کسانی که متولیِ ساخت و پخش این برنامهها ، اخبار یا هرچی که اسمشرو میگذارید هستند ، آدمهای بالغیاند یا یک مشت نابالغِ مشکلدار در رأس ادارهی آن سازمان قرار دارند (؟؟) البته اگر بالغ باشند هم باز خالی از مشکل و گرفتاریهای روانی نیستند به نظر من ! این رفتارهایی که من دارم میبینم همه نشان از عقدهها و گرههای روانی است ، نشانهی کمبود و ضعف شخصیت است که کُلِ آن سازمان را در بر گرفته . و به نوعی صدا و سیما رو تبدیل به یک واحد یا اُرگان بیمار و عجیب و غریب کرده است . البته این معضل به نظر من تنها منحصر به صدا و سیما نمیشود ، بلکه کُل تشکیلات فرهنگی و رسانهای این مملکت به شکلِ سیستماتیک بیمار است . وقتی شما فرهنگ و رسانه را تبدیل به امری امنیتی میکنید ، نباید انتظارِ حضور آدمهای بافرهنگ و حرفهای را داشته باشید ، خصوصاً اینکه گزینش در حوزههای اینچنینی بر روابط استوار باشد و نه ضوابط و توانمندیهای فردی . بعد تصور کنید خروجی این سیستم چه خواهد بود ، و تأثیراتِ مخربی که احتمالاً بر مخاطب و نهایتاً جامعه میگذارد !
درباره این سایت