در مورد استقرارِ شبهنظامیان حشدالشعبی و غیره در مناطق سیلزده ، بنابردلایلی ، سعی کردم اظهارِ نظر نکنم با اینکه به نظرم حضور این نیروها در آن مناطق از لحاظ منطقی (با منطق من) توجیهناپذیر و به نوعی تحریکآمیز است ! خصوصاً اینکه در بعضی از فیلمها که از ایشان منتشر شد ، رفتارهای آزاردهنده مثل جولان دادن در خیابانهای شهر با ماشین ، داد و هوار ، عربی آواز خواندن با لحن و صوتِ نخراشیده و . دیدم که برایم ناخوشایند بود ، رفتارهایی بزعمِ من گستاخانه که ما از یک نیروی تربیت شدهی نظامی انتظارش را نداریم ؛ اگر که واقعاً به منظور امداد رسانی آمده باشند (که بعید است) چون بصورت طبیعی ، با توجه به موقعیت نامناسب سیلزدگان که اغلب مالباخته و داغدار هستند اینگونه نمایشها بیشتر باعث ایجاد حس انزجار در بیننده میشد تا حس قدردانی . ؛ پس بصورتِ طبیعی این شُبهه پیش میآد که شاید واقعاً این نیروها به قصد تحریک یا ارعاب مردم ، در داخل مرزها بسیج شدهاند (؟) و آیا حضورِ آنها در داخل مرزهای ما قانونی است ؟ (سؤالی که اینور اونور دیدم مطرح شده بود) و آیا آخر و عاقبت تهای این مُدِلی به کجا ختم خواهد شد ؟
به هرحال چند وقت پیش در اخبار دیدم که عادل عبدالله نخست وزیر عراق برای امضای ۱۳ توافقنامهی همکاری ، از جمله توافق بر سر همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی به عربستان سفر کرده است ! (همان عربستانی که با بُمب و گرسنگی دادن ، بچههای بیگناه یمنی را میکُشد !) و این همان عراقِ دوست و برادر است که از نیروهای شبهنظامی آن در ظاهر برای کمکرسانی و در واقع برای ارعاب مردم داغدارِ ما استفاده میشود ! خُب من وقتی این خبر را خواندم ، تعجب نکردم اما یک پوزخند زدم ! چون به هر حال عراقیها عرب هستند و آقایان تا آخر دنیا هم که شیعه شیعه کنند باز آنها ایرانیها را عجم میدانند و خوبه این داستان را یادآوری کنم که در بینِ آنها اهل کوفه هم احتمالاً حضور داشته باشند (؟!) ، اشارهم به داستان پُر سوز و گدازِ کربلا و خیانت کوفیان به حضرتش است . و آن شعارِ معروف : "ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند !"
اما از سویی دیگر این خبر من را یجورایی به یادِ دست دادن (یا به زبان اعراب ، مصافحة) پوتین با بنسلمان در کنفرانس جیبیستِ آرژانتین نیز انداخت که در زمانِ خودش سوژهی رسانهها شد ! (اینجا پوزخند از لبان من محو شد و احساس تأسف جایگزین گردید !) در واقع از آنجا که ت خارجی حضرات (مثل هر چیز دیگری در این مملکت) حالت امنیتی دارد و وجوهِ مختلف و مهم آن از نظر مردم پوشیده است ، بنابراین ما با دیدن این نشانههای ضد و نقیض (مقایسهی چیزی که تبلیغاتِ دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی سعی در القای آن دارند ، با رفتار سران متحد آنها در عرصههای ی-نظامیِ خارج از مرزها) ، حق داریم نتیجه بگیریم که یه چیزایی جور درنمیآید و منطقاً تمام اینها بر بدبینی و بدگمانی ما (مردم) به این سیستم و تهای برونمرزیاش میافزاید ، خاصه اینکه رفتار حضرات در داخل هم با مردم نه مشارکتجویانه و از سرِ رواداری بلکه آمرانه و یک نگاه از بالا به پایین است ! (انگار که ملت گروگان آنها هستند و اگر جامعهی بینالملل با تهای خارجی ایشان مقابله کند آنها هم برای تلافی کردن ، از مردم انتقام گرفته و زندگی را برای ما سخت میکنند ! همینقدر نابخردانه و غیرمنطقی .) بنابراین به نظر من این راه ، علاوه بر افزایش هرچه بیشتر بیاعتمادی و متعاقب آن تنش بین مردم و این نیروها (فارغ از درست یا غلط بودن تهای داخلی و خارجیشان و منطق پشت آنها) ، تُخم کینه و نفرت را در دل مردم میکارد و اونوقت باید دید که تگذارانِ این نوع تها با کاشتِ تخم کینه و نفرت در دلِ مردم ، چه چیز دِرو خواهند کرد (؟)! یا دقیقاً انتظارِ برداشت یا تحصیل چه چیزی را دارند ؟! خوبه در مورد این شُبهات با مردم وارد تعامل و گفتگو شوند و اجازهی ایجاد یک بحث باز و آزاد در سطح ملی ، بین مردم و تگذاران داده شود تا وجوه تاریک جریان برای آنها که کنجکاو هستند روشن شود .
درباره این سایت