اگر به من بود ، میگفتم عایداتِ امامزادهها بالاخص حرم امام رضا را در کنار یک بودجهی آبرومند اختصاص دهند به امر کشف و اکتشاف و پژوهش تا پژوهشگران با فراغِ بال به امر تحقیق و اکتشاف مشغول باشند ، و همچنین از لحاظ اجتماعی ، برای پژوهشگران و محققان شأنِ اجتماعی بالا قائل شده و آنان را به عنوانِ آبروی جامعه در بین طبقات مختلف اجتماعی تبلیغ و ترویج میکردم تا در عینِ اینکه به عنوانِ گروهِ مرجع در جامعه پذیرفته میشوند میل به امر تحقیق و کنکاش نیز در بین جوانان قوّت گرفته و به این امر تشویق شوند .
من به علوم علاقه دارم ، از فهمیدن ، کشف کردن و ساختنِ خلاقانه لذت میبرم . آدمهای کنجکاو رو دوست دارم ، البته قسمتِ روشنِ کنجکاوی ، مثلِ کنجکاوی در موردِ ساز و کارِ طبیعت ، کنجکاوی دربارهی فرهنگها ، جوامع و قدرت ، کنجکاوی دربارهی طبیعتِ انسان به عنوان یک موجودِ اجتماعی و تأثیر آن روی دیگر گونهها و از اینقبیل . و نه رویِ تاریک کنجکاوی که به فضولی و سرَک کشیدن در زندگی خصوصی مردم و دخالتهای بیجا و ایجاد مزاحمت منجر میشود .
چیزی که همیشه در موردِ انسانها برام جذاب و جالبِ توجه بوده ، هوش آنها است و خلاقیتشون . در هر زمینهای ، چه انواعِ شناختهی شدهی هوش و چه انواعِ خلاقیت در زمینههای علم و هنر و غیره . آدمهای باهوش و خلاق همیشه برام جالب بودن و تحسینشون کردم .
بنابراین به عنوان یک علاقهمند به علم و دانش ، باید بگم هیچ چیز مثلِ پیشرفت علمی مملکتم من رو شاد نمیکند ؛ و یک مورد از آن پیشرفتها میتواند پیشرفت در زمینهی علوم و فناوریهای هوافضا باشد . ، چون این روزها حول و حوشِ این مطلب بحثهای تبلیغاتی زیاد دیدم ، بد ندیدم دربارهش بنویسم .
خب در زمان نژاد صحبت از این بود که موجود زنده به فضا بفرستند که بسیار برای من جالب و هیجانانگیز بود ، در همان زمان یادمه که هجمههای بسیاری از طرف رسانههای فارسی زبانِ خارجی ، فعالین رسانهایشون در شبکههای اجتماعی و غیره . دربارهی این جریان صورت گرفت ، حملات چنان تند و کینهتوزانه بود که انگار ارتشِ سایبری اسرائیل پشت این ماجرا باشد (؟) چون من هرطور که حساب میکردم برام قابلِ قبول نبود که طرف ایرانی باشد و اینطور دربارهی پیشرفت علمیِ کشورش موضعِ خصمانه بگیرد ! لازم به ذکر است که آن دوران نقطهی اوج جنگ رسانهای بر علیه ایران بود که حتی زمزمههای دخالتِ نظامی هم شنیده میشد . و حداقل امروز همه میدانیم که بخش بزرگی از فعالین رسانهای ، که در رسانههای فارسی زبان انگلیسی ، آمریکایی و . کار میکردند و میکنند از بدنهی رسانههای اصلاحطلبِ شاکی در مملکت بودند که بصورت تودهای مهاجرت کرده و در آن رسانهها بکار گرفته شده بودند (تا احتمالاً در جهتِ اِبقای دوبارهی ا افکار را جهتدهی کنند ، که به نظرم موفق هم شدند) ، یعنی بخشی از حاکمیت فعلی . و من میدانم که شعار اصلاحطلبانِ فراری این بود که : دیگی که برای من نجوشد میخواهم سرِ سگ در آن بجوشد ! بنابراین حداقل برای من به شخصه مسجّل بود که این جماعت دوستِ مردم نیستند بلکه دوستدارِ قدرت هستند . حالا به هر حال آن دوران گذشت و امروز در تقسیمِ قدرت به آنها هم سهمی داده شده است و ظاهراً بنا است جریان پرتاب ماهواره و فتحِ فضا (!) را به نام و جزو افتخاراتِ خود ثبت کنند (؟) چون آنطور که من متوجه شدم این جریان فکری به نوعی وسواسِ تنگنظرانه دچار است که تمایل دارد هر پیشرفت و فعل مثبت و موجّهای را که در جامعه واقع میشود ، به نام خود ثبت کند ، برای دستیابی به این مقصود ، در کنارِ تخریب دیگر نیروهای پیشرو برای تصاحب جایگاه آنها و گاهاً مصادرهی ایدهها و دستاوردهایشان ، حتی ممکن است تاریخ را نیز جعل کند و کلاً منکر وجود آن نیروها و فعالیتهایشان شود (البته باید اذعان کرد که این اَعمال ، فرآیندِ حذف و اضافه ، همواره با ظرافت انجام میشود) ، . با اینهمه در مورد بحثِ فناوریهای فضایی ، هرچند که بعضاً از گوشه کنار صدای مخالفخوانیِ آشکار شنیده میشود ، مثل اظهارنظر زیباکلام (که نشان دهندهی تمایلات واقعی این جریان فکری است که ایرانی و ایران را ضعیف ، وابسته ، منفعل و عقبمانده میخواهد) ، اما در کل ، با توجه به بازیِ تبلیغاتی که حول و حوش ماجرا در جریان است میتوان نتیجه گرفت که قرار است این امر به عنوان دستاوردی مهم ، مورد استفادهی تبلیغاتی قرار بگیرد (؟) که این هم از نظرِ من چندان مهم نیست اگر واقعاً دستاوردی حاصل شود ! در واقع چیزی که من میخوام بگم اینه که نمیدونم چرا نمیتوانم باور کنم . یا دقیقتر اینکه نمیدانم چرا نمیتوانم به این مجموعه اطمینان کنم ! البته شاید این حسِ منفیِ من در کلّیتِ ماجرا زیاد اهمیتی نداشته باشد ، ولی دوست داشتم این حس را ابراز کنم و در کنارش باید بگم امیدوارم این حسِ منفی تنها ریشه در نگاهِ منفی من به این جریانِ فکری (یا کلاً صاحبانِ قدرت در مملکت که نگاه انحصارگرا دارند) داشته باشد و نه در اصلِ حصولِ پیشرفت ؛ و در واقعیتِ امر ما موفق به توسعهی علوم و فناوریهای فضایی خودمان بشویم که چیزی که واقعاً اهمیت دارد نیز همین است . هرچند که در کنارش ، این هم اهمیت دارد که افتخارش نصیب کسانی شود که واقعاً برای این مهم زحمت کشیدهاند و عمر و وقتشون را برای آن خرج کردهاند . و نه مُشتی فرصتطلب !
درباره این سایت